۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

جدال


چند صباحی است ما را جدالی اُفتاده است ، بس عظیم ،
چرایش ندانیم .
در خبر است دلیل آن اصلی است آشکار :
"حب ذات"
دوستان چنین گویند .

ارتباط های سرشار از "من" ...
دیگر ضمیر ها مرده اند .
و ما در خود مانده ایم ، مبهوت ...
ممتد ، از آداب معاشرت شنیده ایم .
گاهاً چون خطایی سر زد ، به غایت کوباندندمان .

حال چرخ روزگار گشته است و ما بر فراز !
به کمال ، همان "جمال آداب معاشرت" را بر مخیله ی ما جاری می کنند .
در پی ، اعتراض ما است که ذرات هوا را بی رحمانه می لرزاند .
چنین نمایان گردد : "توجیه گناهان در خشم"
و ...
بر قاعدهای نا نوشته ،
ما از اوان کودکی محروم از خشم و خطا بوده ایم !

۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

defective cycle


عشق و محبت
محبت و انتظار
انتظار و توانایی
توانایی و شکست
شکست و ناراحتی
ناراحتی و اخم
اخم و نگاه
نگاه و خشم
خشم و فریاد
فریاد و زد
زد و خورد
خورد و جنگ
جنگ و جدال
جدال و اغتشاش
اغتشاش و فریاد
فریاد و تخلیه
تخلیه و آرامش
آرامش و لبخند
لبخند و محبت
محبت و عشق
عشق و محبت
.
.
.

۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه

god & father


و خدای را آفریننده ترین دانیم .
سال شصت و هفت را برای ما سال ورود قرار داد .

خدای را ، شکر گذاریم .
شروع بیست و دومین سال زندگی خود را دیدیم .

خدای را حکیم ترین دانیم .
سرنوشت را آنگونه که داند و ندانیم نوشته است .

خدای را بنده ایم ، خیر و شر داند .
در شروع سال بیست از زندگی ما ، عزیز ترینمان را گرفت .

خدای را رئوف دانیم .
ندانیم کسان زنده ی دیروز ما ، کجا رفتند و حالشان چیست امروز ،
تنها می دانیم ارحم ُالراحمین چگونه صفتی است .

آن ها رفتند .

ما زنده ایم و جاری ،
ملالی هم نیست .
اما دل ِ تنگمان ، گلویمان را می بنداند گاهی ،
همین .

۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

part-10



کلاس درس ، همان علم ،

نشستن روی نیمکت های چوب ، همان خواب خوب ...

۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

part-9


نوشتار غلط .

مسائل روز ، حالت آشفته .

خواب روز ، خواب شب ،

حل المسائل قطور .

ترس از نفهمیدن منظور ...

توده ی جامعه افسرده ،

با دلایل لازم ،

نه کافی ...

part-8


بروز اراده ، ترس از اینان

پنهان حقایق .

جان به لب ، قلم به دست ،

اختیار نداشته ی من ...

۱۳۸۸ تیر ۱۲, جمعه

part-7


پوسته ی جمال ظاهر بر هسته ی باطن .

افکار مغشوش ،

چشم های خیره ...